نقاشیهای هادی پورصادقیان فرزند اولین مدیرکل روابط عمومی رجا متعلق به سیر طولانی نقاشانی است که با هدف کنکاش در پیامدهای روحی و جسمی کار در عصر صنعت کارگران را به تصویر میکشیدند. این نقاشیها بلافاصله مخاطب را به یاد آثار ونگوگ، اونره دومیه، نقاشان مورالیست مکزیکی چون سیکه ایروس، دیگو ریورا واورزکو، و آثار اکسپرسیونیستهای آلمانی مانند مکس بکمن، کته کولویتس و اوتو دیکس میاندازد.
تصاویر کارها نیز یادآور دو مستند بهیموث (۲۰۱۵) به کارگردانی ژائو لیانگ و کوهستان جادویی (۲۰۱۴) به کارگردانی آندره شاکلف هستند. مستندهایی که ابعاد متفاوتی از وضعیت و فضاهایی که کارگران در آنها به استخراج مصالح سنگینی چون آهن و ذغالسنگ میپردازند را به نمایش گذاشته. صدای کارگران به گوش میرسد و حرکاتشان را میشود تشخیص داد اما بدنهایشان پشت ماشینآلات سنگین ناپدید شده، چشمهایشان دوده گرفته و صدایشان غرق در همهمه نامفهوم ماشینهاست. مناظر فرسوده، نابود شده، حفاری شده و از بین رفته اند. اشکال بر جای مانده از این روند، تخریب شده و آخرالزمانی مینمایند.
هادی کارگران را در حال انجام فعالیتهای مختلف و یا خیلی ساده به صورت ایستاده، تنها و یا گروهی در دل فضاهای کارگری به تصویر کشیده. چشمان مخاطب رد قلممویی را دنبال می کنند که [گویی] بارها و بارها در تلاش برای رسیدن به واقعیت موجود روی سطح فرود آمده. نقاشی های او مخاطب را به فیگورها نزدیک میکند.
حتی زمانی که چشمهای درون تصویر از رویاروی مستقیم با مخاطب رویگردانند هم سطح اثر مخاطب را دعوت به لمس نقاشی میکند که مواجهه ای نزدیکتر با سوژهها است. هادی در به تصویر کشیدن نور، رنگ و حتی کیفیت صدای فضاهای کارگری و ساکنان آنها بسیار دقیق است. سطح کارهایش بارها کارشده تا به کیفیت بهرهکشی و فرسودگی نزدیک شود. انگار اگر کمی بیشتر ادامه میداد بوم زیر ضربات قلممو کم میآورد.
تاثیر و کارکرد عکاسی کاملا ملموس است. نگاه مصرانه او که شاید از تجربه خبرنگاریاش قدرت میگیرد به مخاطب اجازه می دهد تا هم قاب بندی ناگزیر عکاسانه و هم متعاقبا تلاش نقاش برای بازگویی حسی هرآنچه بیرون از قاب مانده را حس کند. کیفت قوی جستجوگرانه در تصاویر وجود دارد که حس شاهد بودن را القا میکند.
من به طور خاصی تحت تاثیر پالت رنگ هادی که شامل طیفهای گسترده ای از سیاه، سفید، قهوهای و خاکستری است قرار گرفتم، همچنین رنگهایی تندی که زیر و روی لایه های متعدد جریان دارند. چیزی که من را به سوژههای او علاقمند میکند رنگ و نحوه به کار بردن رنگ در نقاشی هایش است. سماجت توامان هادی برای به تصویر کشیدن واقعیت غیرانسانی جاری در جامعه کارگری معاصر و عمق بعد انسانی تلاش برای ساختن، من را تحت تاثیر قرار میدهد.
ایوا گئورگیوا نقاش و مجسمه ساز ساکن امریکا متولد۱۹۷۴، بلغارستان