بهنام جمشیدی اظهار داشت: اولین محموله ریل ملی به میزان ۵۰۰ تن و از نوع U33 که مناسب خطوط فرعی و سرعتهای کمتر از ۱۶۰ کیلومتر بر ساعت است تحویل شرکت راهآهن شد.
وی ادامه داد: ۲۲ خردادماه امسال و در مراسم تحویل این محموله به مدیر راهآهن اصفهان، شرکت ذوبآهن اصفهان اولین قسمت تعهد قرارداد ۴۰ هزار تنی خود را تحویل داد و بدین ترتیب ایران به جمع کشورهای تولید کننده ریل راه آهن پیوست.
این کارشناس حملونقل ریلی بیان کرد: از آن تاریخ تاکنون سخنی در مورد تحویل بقیه حجم قرارداد منتشر نشده است.
وی معتقد است که شیوه تعامل فعلی دو طرف موجب طولانیتر شدن و پیچیده شدن مسأله خواهد شد.
جمشیدی اظهار داشت: شرکت ذوبآهن اصفهان به عنوان یکی از تولیدکنندگان مقاطع فولادی در کشور تقریباً عادت به انبار کردن محصولات ندارد، این شرکت پس از پشت سر گذاشتن شرایط سخت اقتصادی و مثبت شدن وضعیت خود، در حال پیش فروش محصولات خود در بورس است.
این کارشناسان حمل و نقل ریلی افزود: روال ذوبآهن معمولاً به این صورت است که پس از تولید، به سرعت عملیات تحویل و خروج محصولات از مجموعه انجام میشود و اصولاً غیر از این کار نیز ممکن نیست.
جمشیدی ادامه داد: ذوبآهن سالانه ۲ تا ۳ میلیون تن محصولات فولادی تولید و روانه بازار داخلی و خارجی میکند؛ تصور کنید حجم همین قرارداد خرید ریل ایرانی ۴۰ هزار تن است، محموله اول ۵۰۰ تن بود، یعنی هر ۵۰ تن ریل در یک واگن قرارداده شد و یک قطار مثلا ۱۰ واگنه، این ۵۰۰ تن را تحویل گرفت یعنی همین چهل هزار تن نیاز به ۸۰ قطار برای حمل دارد؛ بنده دپوی این ۵۰۰ تن را دیده بودم، تصور کنید پانصد شاخه ریل ۱۸ متری چه حجمی را اشغال میکند.
این کارشناس حمل و نقل ریلی در ادامه به تصور نادرست برخی مدیران راهآهنی اشاره کرد و افزود: ممکن است یک مدیر جوان راهآهن فکر کند که ذوبآهن موظف است چند هزار تن ریل تولید و انبار کند تا راهآهن هم در زمانی که صلاح میداند قطار برای تحویل بفرستد، حال طبیعتاً این عدم درک متقابلها موجب تعویق کار خواهد شد.
جمشیدی با تأکید بر لزوم هماهنگی بیشتر بین شرکت راهآهن و ذوبآهن گفت: شیوه صحیح این است که راهآهن مشخصات دقیق قطار ارسالی و همچنین زمان دقیق را به ذوبآهن اعلام کند تا این کارخانه بتواند مدیریت تولید خود را به درستی انجام دهد.
این کارشناسان حمل و نقل ریلی اضافه کرد: کارگاه تولید ریل ذوب آهن، فقط مختص تولید ریل نیست، بلکه مربوط به همه مقاطع سنگینِ این کارخانه است، برای ذوبآهن هم منطقی نیست که در غیر از چنین شرایطی به تولید بپردازد، چون محیط کارگاه که «انبار» نیست، بلکه باید فرایند تولید به نحوی چیده شود که تحویل با فاصله کمی از تولید انجام شود.