تهرانیها سوار بر قطار تاریخ به شمال میروند | عبور از سه خط طلا و وهم انگیزترین تونل زمان | اینجا بادها گیسوی سبز فام تو را شانه میکنند
فارغ از اطلاعات مهندسی و قراردادهایی دولتی و تلاشهای خارجی، تاریخ راه آهن را باید روی ریلها جست. جایی که ریلهای مار مانند از میان دره، کوه و جنگل رد میشوند، روستایی را به دو نیم میکنند یا سنگ نخست ساخت روستای جدیدی را میگذارند. پای حرف ساکنان حاشیه راه آهن و سوزن بانها باید نشست تا سر از مارپیچ تاریخی راه آهن در آورد.
چمدان: پل شوراب غرق در مه سفید است. گویی میان زمین و آسمان معلق باشد، اما میان سپیدی مه، ستونهایی عظیم بار گران پل را بر دوش دارند. خیالاتی که باشی، از میان مه کارگران و معماران و مهندسانی را میبینی که در این شیب تند کوهستان در کار ساخت پل هستند. هشتاد سال از آن روزگار اما میگذرد و تنها گواه این سختکوشی پلی است که استوار دو سوی کوهستان را به هم میچسباند تا قطارها از آن عبور کنند. هنوز هم از پس هشتاد سال آذینبندی حاشیه ستونها با سنگهای دو رنگ چشم بیننده را خیره میکند. صدای سوت قطار خیال را بر هم میزند و نور چراغهایش تاریکی تونل را میشکافد. قطار به پل که میرسد خلف وعده میکند و هنوز به ایستگاه نرسیده به دیدار گردشگران میآید. ریلهای راهآهن تاریخی شمال حالا مدتی است میزبان گردشگران شده تا فصل جدیدی در گردشگری کشور آغاز شود.
ساخت راه آهن در دوره پهلوی اول از آن دست قصههایی است که برایش کتابها و پژوهشهای فراوان نوشته شده. حتی ۱۸ سال پیش از تصویب لایحه احداث راه آهن سراسری در مجلس شورای ملی، مرتضی قلی خان هدایت ملقب به صنیع الدوله که دانش آموخته آلمان بود در کتاب راهنجات به لزوم ساخت راه آهن برای کشور پرداخته و عجیب آنکه نقشهای را پیشنهاد کرده بود که مسیر همپوشانی زیادی دارد. اما فارغ از اطلاعات مهندسی و قراردادهایی دولتی و تلاشهای خارجی، تاریخ راه آهن را باید روی ریلها جست. جایی که ریلها مار مانند از میان دره، کوه و جنگل رد میشوند، روستایی را به دو نیم میکند یا سنگ نخست ساخت روستای جدیدی را میگذارند. پای حرف ساکنان حاشیه راهآهن و سوزن بانها باید نشست تا سر از مارپیچ تاریخی راه آهن در آورد. اینها همه بهانهای شده تا این بار راه آهن شمال وسیله نباشد و خود تبدیل به هدف شود.
قرار است به جای سوار شدن به قطار در ایستگاه مبدا و چشم دوختن به مناظر بکر و خسته شدن از راه طولانی و سرآخر رسیدن به ایستگاه پایانی، گردشگران بتوانند روی ریلها راه بروند. در قسمتهای هیجان انگیز مسیر ریل از قطار پیاده شوند و قصه ساخت راه آهن را بشنوند. همه اینها اما مدتها بحث و تحقیق و تعامل را پشت خودش دارد، تا مسئولان راه آهن جمهوری اسلامی ایران راه را برای گردشگری باز کنند و قطار این سفرهای هیجان انگیز روی ریلهای راه آهن به راه بیفتد.
ایستگاه نخست – شورآب
روی دیوار سیمانی خانهای در حاشیه خط راه آهن، فرد خوش ذوقی با اسپری مشکی نوشته: «به شوراب، نگین انگشتری سرزمین تمدنساز سوادکوه خوش آمدید.»
اینجا ایستگاه نخست گردشگران راه آهن است. روستا در حاشیه خط، زیر مه فرو رفته اما شیروانی خانههایی که روی تونل و کنار خط پشت به پشت ساخته شدهاند، مشخص است. ریلهای فلزی قدیمی جای جای روستا نمایان است. برخی با ریلهای قدیمی سقف خانههایشان را محکم و برخی با آنها برای خود پرچین ساخته و حیاطهای گل دارشان را محفوظ کردهاند. شماره سریال ساخت تک تک ریلها هنوز بر روی فلز سرخ شده از زنگ آهن نمایان است. روستا خلوت و محلیها شاید صدای گردشگران مشتاق را روی ریل آهن میشنوند اما کسی سرک نمیکشد. زندگی آنها با خط راه آهن گره خورده است و کاش بودند و از قصههایشان از راه آهن میگفتند.
سوت قطار که به گوش میرسد، چراغها سیاهی تونل را شکاف میدهند و قطار از پس مه و سیاهی نمایان میشود. قطار (ریل باس) است، چیزی شبیه قطارهای مترو. خیالش هم شیرین است اگر جای این قطار اتوبوسی شکل، لوکومتیوی قدیمی با صدای خاصش به سراغ گردشگران میآمد. شورآب آبشاری دارد درست کنار ریل راه آهن.
میگویند از داخل دالانهای تونل که تماشا کنی آب از زیر پای قطار خروشان به پایین میرود. آب چون از لایههای گوگردی کوهستان میگذرد، تنها حسنش همین جلا بخشیدن منظره است و برای همین نامش را شورآب گذاشتهاند. اما این توضیحات را در روز ابری باید تنها تصور کرد، مه امان تماشا نمیدهد. در ایستگاه دوگل که مه کمی باز شد، میتوان منظره بکری از جاده فیروزکوه دید. کنار همین خطوط راه آهن و جاده جدید فیروزکوه بقایای جاده تاریخی فیروزکوه را میتوان تماشاکرد. مه اما هر لحظه نمایی را سفید میکند و نقطهای دیگر نمایان میشود.
ایستگاه بعد – سه خط طلا
خیلیها فکر میکنند که راه آهن شمال حاصل حضور آلمانیهاست. این عقیده اما وقتی بین شواهد تاریخی به شرکتهای ایتالیایی و پیمانکارهای ایرانی بر میخوریم از بین میرود. برای خط راه آهن شمال سه شیب در نظر گرفتند و نقشهایش را کشیده شدند. ۳۰،۲۰ و ۴۰ در هزار شیبهای انتخابی برای این خط بوده است. سرآخر در جلسهای که رضاخان هم در آن حضور داشته شیب ۲۸ در هزار برای این خط آهن انتخاب میشود. سه خط طلا یکی از نقاط استراتژیک راه آهن شمال است.
سه خط طلا جایی است که قطارها شیب کوهستان را طی میکنند. میان خاطرات لوکومتیورانهای قدیمی میتوان به سختی طی کردن این سه خط پیبرد. اما این تنها سه خط طی شیب در این مسیر نیست، سه خط در جاهایی دیگری نیز تکرار شده اما این سه خط طلا در کنار پل ورسک به دلیل نمایی که از جاده فیروز کوه دارد، معروف است و نماهای پاییزی دلربایی دارد همه اینها به شرطی مقدور است که هوا یاریتان کند و مه سه خط طلایی را در سفیدی غلیظ پنهان نکند.
ایستگاه بعد – ورسک تاریخی
قصهاش را همه شنیدهاند، مهندس پل را با خانواده گذاشتند زیر آن تا وقتی نخستین قطار رد میشود یا خیال همه از امنیت پل راحت شود یا سرنوشت پل و مهندس با هم گره بخورد. این شنیدنیترین و معروف ترین قصه راه آهن شمال است. قصهای که سندیتش جایی ثبت نشده اما روحش با این پل عظیم گره خورده. قطار گردشگران حالا میتواند روی ورسک بیاستد. هرچند هنوز اجازه پیاده شدن روی این غول آهنی زیبا را به کسی نمیدهند. اگر همسفر جاده فیروز کوه باشید، همیشه عظمت ورسک کشیده شده بین دو کوه آن هم در ارتفاع ۱۱۰ متری را حس کردهاید اما منظره روستای ورسک از بالای پل هم جذابیت خودش را دارد. از آن بالا بنای قدیمی ایستگاه ورسک مشخص است. برای گردشگران تعریف میکنند که در گورستان روستا مهندس ایگنر دفن است. هر چند در تاریخ نیامده او چه سمتی در راه اهن داشته اما خودش تبدیل به یکی از قصههای این روستا تبدیل شده است. قطار پس از پل ورسک داخل تونل پر پیچ وهم انگیز میشود تا خود را به ایستگاه ورسک برساند، جایی که نمای تماشای پل ورسک انتظار گردشگران را میکشد. داخل ایستگاه ورسک بهترین زاویه برای عکس یادگاری با این اثر ثبت ملی است. اثری که درست امسال ۸۰ سالش شده و هنوز استوار است. اگر هم کمی شانس یارتان باشد در این خطی که بیشترین قطارهای عبوریاش شب رو هستند، قطاری از روی پل رد شود، عکسهایی که ثبت میکنید، زیبایی ویژهای خواهند داشت. درست شبیه عکس نخستین قطاری که از روی پل رد شده و در تاریخ ثبت است.
ایستگاه بعد – قصههای راه آهن
تونلها، پلها، پیچها و حتی پناهگاههای طول مسیر هر کدام قصه دارند. وقتی قطار در شیب و انحنایی عجیب از روی پل رد میشود، باید بدانید که روی پل اوریم هستید. یکی از ویژهترین پلهای راه آهن شمال، با شیب و قوسی شاهکار که خیلیها اجرای آن را سختتر از ورسک میدانند. پلی که آن هم در فهرست آثار ملی ثبت شده اما چون مانند ورسک از جاده فیروزکوه دیده نمیشود، آنچنان شناخته شده نیست.
روی دیوار ورودی همه پلها شماره و طول آن را به اختصار نوشتهاند، اگر وارد تونل شماره سی و شش شدید باید بدانید که این تونل در طول ساختش حداقل سه بار به دلیل انباشت گاز آتش گرفته و هر بار یک ماه خاموش کردنش طول کشیده است. اما پای تونل شماره ۶ باید بیشتر از باقی تونلهای تامل کرد. درست پیش از ورود به این تونل، کمی پایینتر از مسیر ریل قبرستان اخوت قرار دارد. کارگران کشته شده در جریان ساخت تونل شش را مهندس لونچر آنجا دفن کرد و برایشان یادمانی ساخت تا در تاریخ زحمات آنها ثبت شود. هر چند مدتی پیش جاده فیروزکوه بخشی از این قبرستان ویژه را صاحب شد و خاطره برخی کارگران تونل شماره شش امروز زیر چرخ خودروهای عبوری است.
قصههای راه آهن تمامی ندارد، میتوان باز هم سوار قطار شد و به دل بخش جنگلی خط آهن شمال زد و رد تاریخ را در آنجا پی گرفت. خط آهنی که هنوز همه اجزای کنترلش قدیمی است و به همان شیوه کار میکند، برای تغییر خط هنوز باید سوزن بانها پای ریل بروند، چراغ سبز و قرمز هنوز تابلویی سفید و مشکی است و سیم ارتباطی قدیمی بین ایستگاهها در طول ریل هنوز پابرجاست. همین ویژگیهاست که خود راهآهن را تبدیل به مقصد گردشگری کرده و نه تنها گردشگران داخلی که خارجیها نیز کوله بار خود را می بندند تا همسفر این ریلهای شوند و تاریخ و قصههایش را بشنوند.
تاریخ راه آهن را بشناسیم
محمد محسنیان باستان شناسی است که ۴ سال روی تاریخ راه آهن ایران کار کرده وحالا تورهایی را به این مقصد برنامه ریزی میکند. او میگوید: «راهآهن دغدغه شخصیام بود. از حدود چهار سال پیش این موضوع را پیگیری میکردیم. در راه آهن، فقط قطار است که به چشم میآید و معمولا مکانیزم پشت قطار دیده نمیشود، ولی ما در تور راهآهن آن وجه ناپیدا را نشان میدهیم و گردشگر را وارد ماجراجوییهایی میکنیم که در سفر عادی ریلی امکانپذیر نیست.»
محسنیان همه طول راه اهن تاریخی را دارای چنین جاذبهای برای گردشگری میداند و میگوید: «راه آهن شمال به جنوب، راه آهن آذربایجان نیز از بخشهایی است که جاذبههای فراوانی دارند. هر چند در بخش راه آهن جنوب ترافیک خط بالاست و برای گردشگری در آن باید هماهنگی بیشتری صورت گیرد.»
او درباره همکاری مسئولان راه اهن میگوید: «مسئولان راه آهن شمال به ویژه معاونت مسافری راه آهن جمهوری اسلامی ایران مساعدت کردند تا قدمهای نخست این تورهای گردشگری برداشته شود. حالا نیاز به لوکومتیوهای ویژه داریم. حتی در بخشهایی از راه آهن خانههای قدیمی وجود دارد که میتوان تبدیل به اقامتگاه بومگردی کرد و از آنها بهره جست.»
او درباره سرنوشت قطارها و واگنهای قدیمی میگوید: «به دنبال آنها نیز هستیم. اینها بخشی از تاریخ هستند و ویژگیهای خود را دارند. رد آنها را نیز بنا به علاقه شخصی دنبال میکنم.»
چطور در تورهای راه آهن شرکت کنید؟
تورهای راه آهن اکنون مورد توجه آژانسهای گردشگری گرفته و برنامههای مختلفی روی ریلهای راه آهن برگزار میشود. یکی از جذابترین مسیرهای تاریخ راه آهن مسیر کوهستانی خط شمال است که بخشهایی از آن در این گزارش توصیف شد. اکنون این تور از ایستگاه راه آهن تهران آغاز میشود و شرکتکنندگان میتوانند تاریخ جذاب راه آهن را از سر خطش پی بگیرند. هزینه شرکت در این تور یک روزه ۱۹۰ هزار تومان است.